Personal

Training

Personal

Training

جلسه دوم- پیاده سازی سه شاخص عمده کسب و کار در حرفه خود

             شروط مشتری:

                             1 - علاقمندی

                             2 - قدرت خرید

                             3 - اجازه داشتن از طریق مقررات


            در این یادداشت قصد دارم سه شاخص مذکور را در حرفه ی خود پیاده سازی کنم.

            حرفه مورد نظر: روزنامه اقتصادی آسیا



     1 - علاقمندی

          برای ایجاد علاقمندی لازم است ابتدا بازار خود را تعیین و مشخص کنیم،

         شناسای بازار برای ما یعنی شناسایی مخاطب.

یعنی بدانیم چه چیزی را برای چه کسانی و با چه هدفی می خواهیم محتوا گذاری کنیم تا بتوانیم براساس آن قدم برداریم. برای ما یعنی بررسی و مطالعه آنچه مخاطب مورد نظر می داند، آنچه می خواهد بداند و آنچه باید بداند چیست و در کدام حوزه خبری قرار دارد.

گام دوم موازی سازی منشور هدف رسانه خود با بستر نیاز خواننده یا مخاطب است.

یعنی آنچه در محتوا تولید کنیم، هم برای روزنامه بازتاب و آورده داشته باشد و هم بتواند پاسخی به عطش ذهن مخاطب باشد، بدین ترتیب موجی ازاشتیاق همراه با هیجان در ذهن خواننده یا همان مخاطب ایجاد می شود و این موج مانند یک دومینو عمل کرده و انعکاس گسترده تری را به بار می اورد که سبب می شود مخاطب همواره ما را دنبال کند و همچنین تعداد مخاطبین ما افزایش یابد، به نحوی که رسانه ما بصورت یک مشاور اقتصادی و مالی و سرمایه گذاری، گام به گام با مخاطب خود در حرکت است و حتی خواننده می تواند براساس تحلیل و اخبار و نوع نگاه تحریریه به وضعیت حاکم، تصمیم گیری، حرکت و انتخاب کند.

درواقع ذهن مخاطب با خط فکری رسانه یکی شده و یکی از معیارهای سنجش و تصمیم گیریش      می شود.

گام سوم در ایجاد علاقمندی برای مخاطب یک رسانه، توزیع آن است.

یعنی با توجه بدین مفهوم که روزنامه آسیا یک روزنامه کاملا اقتصادی است، بنابراین عمده ترین میزان مخاطب ، صاحبان مشاغل و کسب و کارها هستند، پس برای این تیپ افراد حائز اهمیت است که روزنامه در کدام حوزه ها توزیع می شود و به چه صورت به دست خوانندگان می رسد.

وقتی توزیع یک روزنامه صحیح و دقیق انجام شود مانند یک نیزه به هدف برخورد می کند.

بنابراین رسانه ایی با چنین ویژگی می تواند سکوی پرتاب و تریبون محصول یا خدمات مخاطب باشد و بر همین اساس علاقمند می شود محصول یا خدمات خود را در این رسانه به تبلیغ برساند، چراکه راهی است برای اثر گذاری مناسب و مستقیم روی مصرف کننده و مشتری مورد نظر خود که این امر منجر به کاهش هزینه های تبلیغاتی آنها نیز می شود.

در نتیجه یک توزیع صحیح و دقیق به شما قدرت، توانایی می بخشد ، جایگاه شما را تعیین می کند، بنابراین توزیع یکی از مهمترین اهداف کلان هر رسانه درایجاد علاقمندی برای بازار خود است.


2- قدرت خرید

در مورد قدرت خرید کالایی مانند روزنامه، خیلی مانوری روی این قضیه وجود ندارد.

 در حال حاضر روزنامه های موجود در بازار و قیمتهایی که دارند هیچ کدام نه ارتباطی با قیمت تمام شده کالایشان دارند و نه ارتباطی با جایگاه و قدرت رسانه ایشان، در واقع قیمت روزنامه فقط یک استراتژیک رقابت است با سایر روزنامه ها.

قدرت خرید واقعی در هر روزنامه مربوط به بخش خدمات آن است. هر روزنامه ایی را می توان براساس قیمت تعرفه های خدمات آگهی آنها سنجید که آن تعرفه ها خود بر اساس نوع مخاطب و میزان پوشش این افراد است که قدرت و ضعف می یابد.

وقتی رسانه ایی بتواند با توجه به قیمت های خدماتش برای مشتری خودش بازخورد ایجاد کند ، قدرت خرید بوجود آورده و باعث مقرون به صرفه شدن تبلیغات می شود.

مثال : شما یک موسسه اعزام دانشجو به سراسر دنیا هستید ، نظیر چنین خدماتی نمی تواند مشتریانی میان انبود جمعیت داشته باشد، پس مشتری آن خاص است و با وسع مالی مناسب! در نتیجه روزنامه های عمومی مثل همشهری نمی تواند پوشش مخاطب برای این نوع خاص خدمات را به شما ارائه دهد، اما روزنامه ایی مانند آسیا که مخاطبانش صاحبان کسب و کارهای مختلف هستند و قدرت مالی بالایی دارند، میتوانند مشتری مستقیم این خدمات باشند.

بنابراین این رسانه در اینجا برای موسسه شما با قیمت های تعرفه خود و تخفیفات خاصش قدرت خرید ایجاد کرده است.


3- اجازه داشتن از طریق مقررات


با توجه نوع فعالیت روزنامه، یعنی پوشش خبر، مقررات اولین مولفه تعیین کننده خط و مشی ما می باشد، به بیان واضح ترباید گفت هر نوع خبری را مجاز نیستیم منتشر کنیم بخصوص با توجه به شرایط حساس فعلی .

رویکردی بعدی، در حوزه ارائه خدمات تبلیغاتی است، که باز مجاز نیستیم هر کالایی را به هر شکلی خدمات تبلیغاتی برایش در نظر بگیریم ، برای مثال شرکت تولید کننده مواد غذایی نستله با توجه به هویتش و موضع گیریهای سیاسی اش اجازه تبلیغات در هیچ رسانه ایی (در ایران) را ندارد ، بنابراین فقط بر اساس برند سازی که در جای دیگری صورت گرفته می تواند محصول خود را بفروش برساند .

مثال دیگر تبلیغات محصولات وارداتی است که عموما بصورت حرفه ایی و یکپارچه سازی شده عمل می کنند، یعنی همواره و برای همه کشور ها یک طرح را بکار میگیرند اما باتوجه به مقررات حاکم بر کشور اسلامی این امکان را ندارد که این یکپارچگی را بصورت صد در صد جامعه عمل بپوشاند .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.